تاثیر اندیشه‌های تصوف بر نهاد خانواده با رویکرد روابط زن و شوهری

چکیده

منظور از این پژوهش، تنقیح تاثیر رابطه مرید و مرادی تصوف در خانواده با توجه به روابط زن شوهری در دوران حکومت صفویه که دورانی تاثیر گذار در سیر تاریخ ایران و همچنین دارای متغیرات اساسی فرهنگی است که با رویکردی مبتنی بر روابط خانوادگی سالم و زندگی اسلامی دایر است. بر این اساس خانواده در دوره مذکور، متأثّر از نظام فقهی، حقوقی حاکم بر آن و نیز سایر عناصر فرهنگی دارای الگوها، کارکردها و سبک زندگی خاص خود که از جمله آن‌ها تاثیر باورهای تصوف است. می‌باشد روش این پژوهش کیفی بود و رجوع به منابع تاریخی و کتب روابط خانواده، گزارش‌های مستشرقان در دوران صفویه به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شد. نتیجه رابطه مراد و مریدی از آداب صوفیه است. در این رابطه مرید تسلیم محض مرادش است که به این آداب در برخی از مردم عصر صفوی توجه بیشتری می‌شد و در محیط خانه مطرح می‌شد و باعث می‌شد در اثر تعامل بین زوجین رابطه و علقه، طرفینی ایجاد گردد و اختلافات و آسیب‌های خانواده کمتر شود و این نمود خود را در جامعه نشان میداد در خانواده‌های که به این مهم می‌پرداختند مشکلات کمتر می‌شد و حتی در دربار شاهان صفوی که نقش اساسی زن احیا می‌شد و رابطه زنان دربار با شاهان صفوی رابطه مراد و مریدی نزدیک بود تاثیر گذاری شگرفی داشت به طوری که خیلی از آسیب‌های حکومت داری از بین می‌رفت که برخی از سفرنامه‌های مستشرقان از جمله شاردن گواه این مطلب است.